ثناجونثناجون، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 14 روز سن داره

نى نى عسلك

سه ساله شدى قشنگم!و اما جشن تولد....

عروسك نازم سه ساله كه وجودت به خانواده ما شور ديگه اى بخشيده!روح طراوت وتازگى تو خونمون موج مىزنه به خاطر وجود دو تا گل نوشكفته زندگيمون!دوستتون دارم خوشگلاى من! امسال سالروز تولدت مصادف با سيزده رجب روز ولادت باسعادت على(ع)بود .سال قبل هم با تولد امام موسي كاظم مصادف شده بود.چقدر روز تولدت خوش يمنه عزيزم! امسال به پيشنهاد بابا،تصميم گرفتيم جشن تولدت رو درkid's club باشگاه انقلاب بگيريم.جايى كه خيييلى دوست دارى و هر پنج شنبه مى برمت اونجا تا حسابى بازى كنى !خيييلى هم بهت خوش مى گذره! برگزاری مراسم برعهده مربی های اونجا بود ولی چیدن میز عصرونه رو خودم برعهده گرفتم. تم تولدت رو تم بستنى انتخاب كردم كه خيلى تم جالب و در عين حال ...
30 خرداد 1393
3097 10 24 ادامه مطلب

شیرین کاری های ثناجون!

عروسک نازم!در استانه سه سالگیت هستی.روزها وشبهایمان در کنار تو و با شیرین زبونی ها و کار های جالبت خیلی لذت بخش شده .خیلی دوست دارم تک تک این شیرین زبونی ها رو ثبت کنم ولی لازمه اش یه کار تمام وقته !!!برای اینکه لحظه به لحظه یه حرف جالب برای گفتن داری!از وقتی که صحبت کردنت هم روان شده تبدیل به یه بلبل سخن گو شدی و دوتایی با خواهر جونت اونقدر حرف می زنید که دیگه فرصتی برای حرف زدن مامان وبابا نمی گذارید و ما فقط باید شنونده باشیم !!!                           اخیرا علاقه مند شدی که روی صندلی جلوی ماشین بشینی و تا نزدیک ماشین میشیم میگی من جوهو(جلو) بشینم؟من هم در مسافتهاى...
10 ارديبهشت 1393

نوروز 93-قسمت2

  امروز روز ولادت باسعادت بانو فاطمه زهرا(س)است.این روز رو به همه مادران به خصوص به مادرم تبریک میگویم . مهربان مادر عزیزتر از جانم .هیچ کس در دنیا جای تو رو در دلم نمی گیره و هیچ محبتی در دنیا با محبتهای بی توقع تو نمی تونه برابری بکنه.دستت رو می بوسم و ارزو می کنم سایه وجودت همیشه برسرم باشه.   قسمت دوم سفرمون رو تو این پست برات گذاشتم. از اصفهان برگشتیم و در یک روزی که تهران بودیم مامانی کلی کار داشت.وسایل سفر قبلی باید مرتب میشد و سرجاشون می رفت و یکسرس وسایل دیگه که متناسب سفر بعدیمون بود باید تو چمدونها جا می گرفت.روز پرکاری برای مامان بود.اخرشب هم که باید می رفتیم فرودگاه امام برای پرواز به ترکیه به مقصد انتال...
31 فروردين 1393

نوروز 93_قسمت 1

دلبندم . عروسک ملوسم.سومین عیدت مبارک. حالا دیگه سه ساله که ما لحظه سال نو دووو تا شیرین تر از عسل رو کنار خودمون داریم. امیدوارم که امسال برای ما وهمه دوستانمون سال سلامتی وشادی باشه. لحظه تحویل سال نو در کنار هم ودست در دست هم دعا کردیم که اشیانه پر مهرمون همیشه برقرار وپایدار بمونه و خداوند  الطافش رو هر روز بیشتر از روز قبل نصیب حال ما کنه.امین.   هفت سین امسال با هنرمندی ساره جون شکل گرفت.خیلی قشنگ ورویایی شده بود.بخصوص اینکه سال تحویل شب بود و  شمع های روی میز یه حالت معنوی بوجود اورده بود .    ساره جون با رنگ ویترای روی بلورها نقاشی های خیلی زیبا کشید و دعای سال تحویل رو برامون روی یه کارت ب...
30 فروردين 1393

اخرین یادداشت سال 92

 عزیز دلم .شیرینتر از عسلم . این اخرین مطلب سال 92 رو برات می نویسم.نمی دونم کی می تونم ثبتش کنم! در رانندگی یه استاد به تمام معنا شدی!من وبابایی واقعا تعجب می کنیم که چطور ماشینت رو پنج سانتی متری دیوار نگه میداری و کاملا مسلط دنده عقب میری و خیلی ماهرانه از لابلای دوتا ماشین رد میشی وقتی که من وبابات که سالهاست رانندگی می کنیم شک می کنیم که ابعاد ماشینت کوچکتر از فضای مابین ماشینهای تو پارکینگه یانه !تو مو به مو ماشینت رو رد می کنی بدون هیچ برخوردی! دامنی که مامانی قبل ازدواجش دوخته بود بعد سیزده سال به تن تو هم برازنده شد.  خییییلی شیرین زبونی!و تن صدات خیلی دلنشینه!از یک تا ده رو بلدی بشماری وتا پنج به انگلیسی...
28 اسفند 1392

دبی92

  اوایل بهمن ماه سه روزی رفتیم دبی.خییییلی به شما دوتا ناناز من خوش گذشت. فرودگاه امام که رسیدیم خواب بودی خوشبختانه.و من خوشحال که موقع پرواز هم حتما خوابی!ولی زهی خیال باطل!بیدار شدی واصرار که بیای تو بغل من بخوابی .دوباره مشکل کمربند بستن داشتی .همین طوری که تو خواب وبیداری بودی سعی می کردی کمربند رو از خودت دورکنی و می گفتی مامانی این نه!! اخرسر هم مجبور شدم کمربندت رو باز کنم تا خوابت عمیق بشه دوباره ببندم.....نمی دونم چرا ما همیشه  داریم کلی پول بلیط صندلی واست میدیم! فرودگاه امام. ساره جون ساعت چهار صبح در حال دیدن cd کارتون پاندا کونگ فو کار 350! (البته الان تا شماره 16 تو بازاره)      سار...
30 بهمن 1392

نازگل من

شیرین عسل من !از این دقت و توجه ات که روز به روز بالا تر میره در تعجبم!شاهکار خلقت خدا ست رشد هوشیت با این سرعت!!!!اهنگ روزمرگی رو که کند می کنم بیشتر متوجه جزئیات پنهان وجالب رفتاری ات میشم!خیلی خیلی در حیرتم که چطور می تونی در لیست شماره تلفن های گوشیم از روی نوشته فارسی کلمه مامان(مامان جان) علی(بابا) باباعلی(باباجون)زهرا(خاله) رو پیدا کنی و به من میگی اجازه میدی به مامان جان(زنگ بزنم)؟ومن متحیرانه میگم بله بفرمایید زنگ بزنید !   دختر نازم خیلی مودب هستی تحت هیچ عنوان اره نمی گی فقط میگی بله.اگر هم یکی از ما دست از پا خطا کنه ویه اره از دهنش در بیاد فورا مچش رو می گیری و میگی ایه (اره)نه بعیه(بعله). اخیرا هم خواهر جون رو به اسم...
5 بهمن 1392

سفر به كندوان

نزدیک دوماه که فرصت نکردم بیام و وبت رو به روز کنم شیرینکم.حجم کارم خیلی زیاده و تو ناقلا هم که دیگه تا من رو خواب نکنی نمی خوابی!کوچکترین فرصتها رو برای جبران کم خوابی هام می ذارم !یه مدتی هم تو قهر بودم اخه مطلبی که نوشته بودم پاک شد و من اه از نهادم بلند شد !وقتی برای دوباره نوشتن هم نداشتم! وقتی اومدم دیدم که چقدر دوستان نظر گذاشتن و من شرمنده لطفشون شدم که احوالپرس من بودن ومن نرسیدم جواب بدم! امروز فرصتی پیدا کردم که پست های قبلیم رو ویرایش کنم و این پست هم برای نیمه دی و اون چهار روز تعطیلی بود که بالاخره اپ شد! چندروز پيش تصميم گرفتيم چندروز تعطيلى رو بريم كندوان. براى تبريز بليط هواپيما گرفتيم.شاد وخندان رفتيم فرودگاه مهر...
2 بهمن 1392

شب یلدا

سومین یلدات مبارک قندعسلم. شب یلدا اقوام مامان رو دعوت کردیم خونه مون.شب قبلش خونه دختردایی بابایی همه اقوام بابایی دعوت بودن و اونجا هم مراسم یلدا رو برگزار کردیم. مامانی هم کلی تدارک میز شام و میز یلدا رو چید.   میز شام.   میز دسر.  ژله انار.   ژله رنگین کمان.    الویه با تزیین هندوانه.      پنیر گودا با تزیین هندونه.       بعد از شام خانمها واقایون محفلشون جدا شد و هر کدوم یه دیوان حافظ برداشتن و برای جمعشون فال می گرفتن.جمع خانمها حسابی گل انداخته بود و خییییلی خندیدیم.  میز یلدایی که مامانی تزیین کرده. ...
5 دی 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نى نى عسلك می باشد