اندر حکایات ساره جون
قرار شد ساره جون پیش مامان جان (مامان مامانی)بمونه تا ما از مسافرت برگردیم .البته برنامه خواهر جون حسابی پر بود!و وقت سر خاروندن نداشت!سه روز از صبح تا عصر در گیر کلاس های تابستونی بود یه روز هم سرزمین عجایب رفت که خیلی بهش خوش گذشت وسه روزی هم خونه عمه جونش مهمونی بود که اونجا هم حسابی بهش خوش گذشته بود همین جا هم از مامانجان دوست داشتنی وعمه جون مهربون قدردانی می کنم البته تمام مدت ما ساره جون رو می دیدیم وباهاش در ارتباط بودیم.وقتی برگشتیم صبح رفتیم ساره گله رو از خونه مامان جان بیاریم که!!!!!!!!!!!!!!!با یه استقبال بی نظیر روبرو شدیم!خونه مامان جان گل ارایی شده بود و وسایل پذیرایی محیا !کلی هم خواهر جون جاخالی برامون خریده بود.از خوراکی گرفته تا بادکنکهای رنگی (بیشتر شبیه جاخالی برای خودش بود)ووووووووو البته دوتا گلدون خیییییلی قشنگ به شکل هندونه با دوتا کاکتوس زیبا!مامان جان میگه که ساره جون فروشنده رو کچل کرد تا دوتا کاکتوس زیبا متناسب با گلدون انتخاب کنه و فروشنده بعد ازرفتنشون این جوری بوده!
خیییییلی دوستت دارم ساره جون !این اعتماد به نفست منو کشته!
این هم جاخالی ما!
ساره جون خواهر جون شما دختر فوق العاده ای!خیلی مهربون خیلی خوش فکر و در عین حال هم شیطون بلاست!تابستون امسال کلاسهای تابستونی اش رو ویترای و تیاتر وصخره نوردی انتخاب کرد.اخر تابستون در اختتامیه کلاسها یه روز دسته جمعی رفتیم دیدن نمایشگاه اثار و نمایش تءاتر ویه روز هم رفتیم مسابقه صخره نوردی بچه ها!
اثار به نمایش گذاشته شده!
و این ها هم کارهای زیبای ساره جون هنر مند!
نقاشی روی موزاییک که به عنوان کادوی تولد از طرف ساره جون به عمه جونش هدیه شد!
بعد از اجرا!
ساره جون تو نمایش نقش دختر کولی رو بازی می کرد !لباس هاشم مامانی براش تهیه کرده!
مسابقه صخره نوردی!
ثنا خوشگله در حال رویت خواهر جونش!البته دستهات دیگه جانداشت بتونی واسه ی خواهر دست بزنی
خوووواهر! تو حتما برنده میشی!
خووواهر من بی نظیرهخووواهری دوستت داریم!
جمع بچه های شرکت کننده در مسابقه!
ثنا جون در حال استفاده از موقعیت!
مامانی می دونستی اینجا هم سنگریزه پیدا میشه!
عروسکم تو پیروز همه میدانهای زندگیت هستی!نفسم می بوسمت!