در شرف بیست وسه ماهگی
امروز وايسادى جلوى اينه فر اشپز خونه وانواع واقسام جيغ هارو با فيگور هاى مختلف صورت امتحان مى كنى !وااااااى چقدر با حاله!چه اداهايي بلدى ناقلا!مى خوووورمت درسته عروسك مامان !كم مونده توى يه فيلم بازى كنى!ساره جون كه خودش يه پا فيلمه .بايد مواظب باشى سر كار نذاشته باشتت!ديروز كلى باهم درگيرى داشتين !!!ساره جون عاشقه اينه كه بهش بگى خواهر.مرتب ميگه بگوخواهر تو نقلى منم با صداى بلند مى گى خواااااوور!ساره هم از ذوقش بوسه بارونت مى كنه وقربون صدقه ات مى ره وبعد هم ميگه حالا چى مى خواى بهت بدم؟(نمونه واضح رشوه گيرى!!اون وقت مى گن چرا اينقدر رشوه تو مملكت زياده!!!!).
اول خوااااوور سیر بشه شاید بعدش من بخورم!(ایثار خواهرانه)
دوست خاله مريم پرسيد:ساره جون،خواهرت دندون دراورده؟ساره گلي هم جوابشو دادكه اره بابا همشو دراورده فقط دندوناى عقلش مونده!!!(البته كاملا جدي بود).
دخملى گل مامان خيلى مهربونى خيلى زياد وقتى خواهرجونت گريه مى كنه ميرى بغلش مى كنى دستاتو دور گردنش حلقه مى كنى وبه خواهرت لبخند مى زنى يعنى اينكه بخند ناراحت نباش وبعدشم مى بوسيش منظره بى نظيريه كه خيلى دلم مى خواد ضبطش كنم ولى نمى شه چون خواهرجون دوست نداره موقع گريه ازش فيلم بگيرم زود مى خنده تا فيلم گريه اش هيچ وقت نباشه .ساره گلى هم خيلى مهربونه فوق العاده زياد.عاشقته. غذاتو دهن عروسكات مى ذاري و صداى ملچ ملوچ در ميارى !
سرنماز ميايى سراغم ودستاتو مياندازي دور گردنم وماچ بارونم مى كنى ديروز هم كه سرما خورده بودى و اب بينيت اويزون بود خيس وپيس شدم !
از زرده ديگه خوشت نمى اد منم زرده رو يه ذره يه ذره لاي سفيده مى پيچم تا پيدا نباشه اونجورى مى خورى ونمى فهمى!تازگی ها از سوپ خوشت اومده اونم با1.5سال تاخیر!یادش بخیر نه سوپ می خوردی نه فرنی نه حریره ببین من چی کشیدم تا این قدری شدی!
استاد کار با ای پد شدی!همچین واسه خودت صفحه باز می کنی ومی بندی که همه انگشت به دهن می مونن
بابایی برات یه بازی مناسب سنت دانلود کرده که خیلی دوسش داری!
بدون شرح!!
ثنا گلی مورچه دیدی؟
اینم عکس یادگاری با دایجون محمدت