عسلي ما بيست ماهش شد!
مژه بر هم نزنم تاكه زدستم نرود. نازچشم تو به قدر مژه بر هم زدنى. نازنين عروسك مامان ،دخترك ملوسم بيست ماه از ورودت به خانواده ما مى گذره بيست ماهه كه وجودت به جمع سه نفره ما رنگى تازه بخشيده جمعمون گرمتر و شيرين تر ازقبل شده بيست ماهه كه لحظه لحظه اش برامون خاطره انگيز بوده با دل نگرانى هاش وبا شادى هاش .دلم مي خواست مى تونستم زمان رو نگه دارم ووجود شيرينتو بارها وبارها به تماشا بنشينم امروز باباى مهربونت به مناسبت بيست ماهگيت يه سبد گل برات هديه اورده. گل براى گل .بابايي حسرت اينو مي خوره كه چرا تمام روز پيش تو نيست كه ناز واداهات رو ببينه ومن خوشحال كه يه لحظه اشم از دست نمي دم به قيمت تعطيلي مطبم .اين روزا قر كمرت منو كشته كه با هر اهنگي (حتي اهنگangry bird)كمرتو به چپ وراست قر مي دى واطوار مى ريزى مامان فدا ى تو دخمل ناناز!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی