قشقرق شبانه!
اواسط شب قبل از خواب بيدار شدي وشروع كردي گريه كردن من هم چون خيلى خوابم ميومد از بابايي خواستم بياد پيشت وارومت كنه .خانوم كوچولويي كه شما باشى بهت برخورده بود كه چرا بابا اومده من مامانو مى خواستم قشقرقى بپا كردى كه بيا وببين !حالا مگه اروم ميشدى بغلت كردم شيرتو بهت دادم فايده نداشت با شيرت هم قهر كرده بودى !!!خلاصه بعد از كلى گريه زارى بلاخره از خستگى خوابت برد.واي چقدر خوابم مياد!!!!!!!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی